1
اِشعیا 5:38
هزارۀ نو
«برو و به حِزِقیا بگو: یهوه خدای جَدّت داوود چنین میگوید: دعایت را شنیدم و اشکهایت را دیدم؛ اینک پانزده سال بر عمرت میافزایم.
Compare
Explore اِشعیا 38:5
2
اِشعیا 3:38
«خداوندا، تمنا دارم به یاد آوری که چگونه وفادارانه و با تمامی دل در حضورت سلوک کردهام و آنچه در نظرت نیکو بوده است، به جا آوردهام.» پس حِزِقیا به تلخی بگریست.
Explore اِشعیا 38:3
3
اِشعیا 17:38
بیگمان به جهت سلامتیام بود که چنین عذاب کشیدم. اما تو در محبت خود مرا از چاه هلاکت بهدور داشتی؛ زیرا تمامی گناهانم را پشت سر خود افکندی.
Explore اِشعیا 38:17
4
اِشعیا 1:38
در آن ایام حِزِقیا بیمار و مُشرف به موت شد. اِشعیای نبی پسر آموص به عیادت او رفت و گفت: «خداوند چنین میفرماید: تدارک خانۀ خود ببین، زیرا که میمیری و زنده نخواهی ماند.»
Explore اِشعیا 38:1
Home
Bible
Plans
Videos