14
وظیفهٔ مسیحیان نسبت به یکدیگر
1کسی را که ایمانش ضعیف است، در جمع خود بپذیرید، و با او دربارۀ اموری که نظری قطعی در خصوصشان نیست، جرّ و بحث نکنید. 2برای مثال، ایمان یک شخص به او اجازه میدهد هر چیزی را بخورد، اما شخصی دیگر که وجدانش حساس است، فقط سبزیجات میخورد. 3پس آنانی که خوردن چنین گوشتی را بلامانع میدانند، آنانی را که نمیخورند تحقیر نکنند؛ و آنانی که نمیخورند، از کسانی که میخورند ایراد نگیرند، زیرا خدا ایشان را نیز به فرزندی پذیرفته است. 4آنان بندگان خدا هستند، نه بندگان شما؛ آنان فقط به خدا پاسخگو هستند، نه به شما. بنابراین، بگذارید خدا درستی یا نادرستی عقیدهشان را به ایشان نشان دهد؛ و البته خدا قادر است کمکشان کند که راه صحیح را در پیش گیرند.
5بعضی نیز تصور میکنند که مسیحیان باید روزهای مقدّس یهودیان را به عنوان روزهای مخصوص عبادت خدا نگه دارند اما بعضی دیگر چنین کاری را بیهوده میدانند و معتقدند که همهٔ روزها به طور یکسان از آن خدا هستند. در مورد این گونه مسائل، هر کس باید برای خودش تصمیم بگیرد. 6آنانی که در روزهایی خاص خداوند را عبادت میکنند، به منظور تکریم او چنین میکنند. آنان نیز که هر نوع غذایی را میخورند، به منظور تکریم خداوند چنین میکنند، زیرا پیش از خوردن، خدا را سپاس میگویند. و آنان نیز که از خوردن بعضی خوراکها پرهیز میکنند، میخواهند خداوند را خشنود سازند و خدا را سپاس میگویند. 7به هر حال نباید فراموش کنیم که ما صاحب اختیار خود نیستیم و نمیتوانیم هر طور که میخواهیم زندگی کنیم و یا هر طور که میخواهیم، بمیریم. 8چه در زندگی و چه در مرگ، ما از خداوند پیروی میکنیم و متعلق به او هستیم. 9مسیح نیز به همین منظور مرد و زنده شد تا بتواند هم در طول زندگی و هم در زمان مرگمان، خداوند و صاحب اختیار ما باشد.
10بنابراین، چرا برادر یا خواهر خود را مورد قضاوت قرار میدهی؟ یا چرا با نظر تحقیر به او نگاه میکنی؟ به یاد داشته باشید که هر یک از ما باید به تنهایی در مقابل تخت داوری خدا بایستیم. 11زیرا نوشته شده است: «خداوند میگوید: به حیات خود قسم که هر زانویی در برابر من خم خواهد شد و هر زبانی مرا ستایش خواهد کرد.» 12بله، هر یک از ما باید به خدا حساب پس بدهیم.
13پس، از محکوم ساختن یکدیگر دست بکشیم و در عوض، بکوشید رفتارتان به گونهای باشد که باعث لغزش و افتادن ایمانداران دیگر نگردید.
14من خود، به سبب اختیاری که عیسای خداوند به من داده است، یقین دارم که خوردن هیچ خوراکی به خودی خود نادرست نیست. اما اگر کسی معتقد باشد که این کار اشتباه است، در این صورت، برای چنین شخصی نادرست است. 15همچنین اگر میبینید که آنچه میخورید موجب آزردگی وجدان برادرتان میشود، باید از این کار دست بکشید، در غیر این صورت بر اساس محبت رفتار نمیکنید. اجازه ندهید خوردن شما باعث از بین رفتن ایمان کسی شود که مسیح در راه او جانش را فدا کرد. 16پس کاری نکنید که برای آن از شما ایراد بگیرند، حتی اگر آن کار به نظر خودتان درست باشد. 17چون ملکوت خدا که هدف زندگی ما مسیحیان است، خوردن و نوشیدن نیست بلکه بهرهمند شدن از نیکی و آرامش و شادی است که روحالقدس عطا میفرماید. 18اگر مسیح را اینچنین خدمت کنید، باعث خشنودی خدا خواهید شد، و مورد تأیید دیگران نیز خواهید بود. 19پس هدف شما این باشد که با سایر ایمانداران در صلح و صفا به سر ببرید تا باعث تقویت ایمانشان گردید.
20برای یک تکه گوشت، کار خدا را خراب نکنید. باز تکرار میکنم، اشکالی در گوشت وجود ندارد، اما اگر خوردن آن باعث لغزش و سستی ایمان کسی شود، طبیعتاً این عمل گناه به حساب میآید. 21کار درست این است که از خوردن گوشت یا نوشیدن شراب و یا هر کار دیگری که باعث آزردگی و لغزش دیگران میشود، پرهیز کنید. 22بنابراین، هر باوری که در خصوص این امور دارید، آن را بین خودتان و خدا نگاه دارید. خوشا به حال کسی که به خاطر انجام آنچه که درست میپندارد، خود را محکوم و سرزنش نکند. 23اما کسی که وجدانش از آنچه میکند ناراحت است، به هیچ وجه نباید به آن کار دست بزند، چون در این صورت مرتکب گناه شده است، زیرا وجدانش آن کار را گناه میداند. پس اگر قصد انجام کاری را دارید که آن را گناه میپندارید، آن را انجام ندهید، زیرا کاری که با وجدان ناراحت انجام شود، گناه است.