غزل غزل‌ها 1

1
1غزل غزلها که از آنِ سلیمان است.
دلدار#1‏:1 یا: ”محبوبه“. این واژه در عبری مؤنث است.
2مرا به بوسه‌های لبانت ببوس،#1‏:2 در عبری: «بگذار مرا به بوسه‌های لبانش ببوسد».
زیرا که عشق تو از شراب نیکوتر است!
3رایحۀ عطرهایت چه دل‌انگیز است!
نامت همچون عطریست ریخته شده؛
شگفت نیست که دوشیزگان دلباختۀ تواند!
4مرا از پی خود بِکِش؛ بیا تا بدویم!
پادشاه مرا به حجله‌های خویش درآورده است.
دوشیزگان
تو مایۀ شادی و سرور مایی،
و عشق تو را بیش از شراب می‌ستاییم!
چه بایسته که مِهر تو چنین بر دلهاست!
دلدار
5ای دوشیزگانِ اورشلیم،
من سیه‌چِرده، اما دوست‌داشتنی‌ام!
به سیاهیِ خیمه‌های قیدار،#1‏:5 ”قیدار“ نام یکی از قبایلِ صحرانشینِ عرب از نسل اسماعیل بوده است.
و به زیباییِ پرده‌های سلیمان!
6بر سیه‌چِردگی‌ام خیره منگرید،
زیرا که به آفتاب سوخته‌ام.
پسران مادرم بر من خشم گرفتند،
و مرا به نظارت بر تاکستانها گماشتند،
اما از نگهداری تاکستان خویش بازماندم!
7ای محبوبِ جان من مرا بگوی،
که گلۀ خود را کجا می‌چَرانی؟
نیمروزان آنها را کجا می‌خوابانی؟
چرا باید چون زنی پوشیده‌روی
در کنار گله‌های رفیقانت باشم؟
دلداده#1‏:7 یا: ”محبوب“. این واژه در عبری مذکر است.
8ای دلرباترینِ زنان، اگر نمی‌دانی،
ردِ پای گله‌ها را بگیر
و بزغاله‌هایت را نزد خیمه‌های شبانان بِچَران.
9ای نازنین من، تو در نظرم
به مادیانی در ارابۀ فرعون می‌مانی.
10چه زیباست گونه‌هایت به جواهرها!
چه دلرباست گردنت به زیورها!
11ما تو را حلقه‌های طلا خواهیم ساخت،
که به حبه‌های نقره آراسته باشد.
دلدار
12حینی که پادشاه بر سفرۀ خویش نشسته بود،
رایحۀ عطرِ من فضا را آکند.
13دلدادۀ من مرا همچون بستۀ مُر است،
که تمامِ شب در میان سینه‌هایم می‌آرَمَد.
14دلدادۀ من مرا همچون خوشۀ حناست
در تاکستانهای عِین‌جِدی!#1‏:14 منطقه‌ای واقع در جنوب غربی دریای مرده که به جهت حاصلخیزی آن معروف است.
دلداده
15تو چه زیبایی، ای نازنین من،
وه، که چه زیبایی!
چشمانت به کبوتران مانَد.
دلدار
16تو چه خوش‌سیمایی، ای دلدادۀ من،
و براستی دل‌انگیز!
سبزه‌های صحراست بسترمان،
17سرو آزاد است تیرکهای سرای‌مان،
صنوبر است سقفِ آن!

اکنون انتخاب شده:

غزل غزل‌ها 1: nmv

های‌لایت

به اشتراک گذاشتن

کپی

None

می خواهید نکات برجسته خود را در همه دستگاه های خود ذخیره کنید؟ برای ورودثبت نام کنید یا اگر ثبت نام کرده اید وارد شوید