۱پادشاهان 4:9-28

۱پادشاهان 4:9-28 NMV

و اما دربارۀ تو، اگر با راستی دل و با درستکاری در حضور من گام برداری، چنانکه پدرت داوود گام برمی‌داشت، و هرآنچه به تو فرمان داده‌ام به جا آوری و فرایض و قوانین مرا نگاه داری، آنگاه تخت سلطنت تو را بر اسرائیل تا ابد استوار خواهم ساخت، چنانکه به پدرت داوود وعده داده، گفتم: ”تو هرگز کسی را که بر تخت پادشاهی اسرائیل تکیه زند، کم نخواهی داشت.“ «اما اگر شما یا فرزندانتان از پیروی من روی گردانیده، فرامین و فرایض مرا که برای شما مقرر کرده‌ام، نگاه ندارید بلکه رفته، خدایانِ غیر را عبادت و سَجده کنید، آنگاه من اسرائیل را از سرزمینی که به ایشان بخشیده‌ام، منقطع خواهم ساخت، و این خانه را که برای نام خود تقدیس کردم، از حضور خویش به دور خواهم افکند. آنگاه اسرائیل در میان تمامی قومها ضرب‌المثل و مضحکه خواهد بود. این خانه به توده‌ای ویران بدل خواهد شد که هر که از کنار آن بگذرد حیرت‌کرده، انگشت به دهان خواهد ماند و خواهد گفت: ”از چه سبب خداوند به این سرزمین و این خانه چنین کرده است؟“ و خواهند گفت: ”از آن رو که یهوه خدای خود را که پدرانشان را از سرزمین مصر به در آورده بود، ترک گفتند و به خدایانِ غیر تمسّک جسته، آنها را سَجده و عبادت کردند. از این رو خداوند همۀ این بلا را بر سر ایشان آورده است.“» سلیمان در پایان بیست سالی که این دو خانه، یعنی خانۀ خداوند و خانۀ پادشاه را بنا می‌کرد، بیست شهر در سرزمین جَلیل به حیرام بخشید، زیرا حیرام، پادشاه صور، چوب سرو آزاد و چوب صنوبر و طلا را هر اندازه که سلیمان می‌خواست، فراهم آورده بود. و حیرام از صور آمد تا شهرهایی را که سلیمان به او بخشیده بود، ببیند، اما آنها در نظرش پسند نیامد. و گفت: «ای برادر من، این چه شهرهایی است که به من بخشیده‌ای؟» پس آنها تا به امروز ’سرزمین کابول‘ خوانده می‌شوند. حیرام ۱۲۰ وزنه طلا برای پادشاه فرستاده بود. این است شرح کارِ اجباریِ انجام شده برای سلیمان پادشاه: او خانۀ خداوند و کاخ خود و مِلّو و دیوار اورشلیم و شهرهای حاصور و مِجِدّو و جازِر را بنا کرد. پیشتر، فرعون پادشاه مصر برآمده و جازِر را تسخیر کرده بود. او آن را به آتش سوزانیده و ساکنانِ کنعانی آن را کشته بود، و آن را به دختر خود که همسر سلیمان بود، به عنوان جهیزیه داده بود. پس سلیمان جازِر را از نو بساخت و نیز بِیت‌حورونِ پایینی را بنا کرد، و بَعَلَت و تَدمور را در بیابان، در سرزمینِ یهودا، و شهرهای انبار را، و شهرهایی را برای ارابه‌ها و سوارانش، و هرآنچه را که آرزوی ساختنش را در اورشلیم و لبنان و سراسر قلمرو حکومتش داشت. سلیمان همۀ باقیماندگانِ اَموریان و حیتّیان و فِرِزّیان و حِویان و یِبوسیان را که از بنی‌اسرائیل نبودند، یعنی نسل ایشان را که پس از ایشان در آن سرزمین باقی مانده و بنی‌اسرائیل نتوانسته بودند آنها را به نابودی کامل بسپارند، تا به امروز به کار اجباری برگماشت. ولی سلیمان از بنی‌اسرائیل کسی را به چنین کار برنگمارد، بلکه آنان جنگاوران و صاحبمنصبان و سرلشکران و فرماندهان و سردارانِ ارابه‌ها و سواره‌نظام او بودند. اینان بودند ناظران ارشدی که بر کار سلیمان نظارت می‌کردند، یعنی پانصد و پنجاه تن که سرپرستی کارگران را بر عهده داشتند. هنگامی که دختر فرعون از شهر داوود به خانه‌ای که سلیمان برایش ساخته بود، نقل مکان کرد، سلیمان مِلّو را بنا نمود. سلیمان سالی سه بار بر مذبحی که برای خداوند ساخته بود، قربانیهای تمام‌سوز و قربانیهای رفاقت تقدیم می‌کرد، و نیز در حضور خداوند بخور می‌سوزانید. پس بنای خانه را به پایان رسانید. سلیمانِ پادشاه در عِصیون‌جِبِر که در نزدیکی ایلوت بر کنارۀ دریای سرخ در سرزمین اَدوم است، کشتیها ساخت. و حیرام خدمتگزاران خود را که دریانوردانی باتجربه بودند با خادمان سلیمان در کشتیها گسیل داشت. و آنان با کشتی به اوفیر رفتند و از آنجا چهارصد و بیست وزنۀ طلا گرفته، برای سلیمان پادشاه آوردند.

مطالعه ۱پادشاهان 9