خروج 4:15-27

خروج 4:15-27 NMV

«ارابه‌ها و سپاه فرعون را، به دریا فرو افکند؛ افسران برگزیدۀ فرعون، در دریای سرخ غرق گشتند. آبهای ژرف آنان را در بر گرفت؛ همچون سنگی به اعماق فرو شدند. دست راست تو، ای خداوند، در قوّت جلیل گشت. دست راست تو، ای خداوند، دشمن را در هم شکست. در عظمتِ جلالت، مخالفان را سرنگون کردی؛ آتش خشم خویش را فرو ریختی و ایشان را چون خاشاک سوزانید. بادِ بینی تو آبها را بر هم انباشت؛ آبهای روان همچون توده‌ای بر پا ایستاد؛ و آبهای ژرف در دل دریا منجمد گشت. دشمن گفت: ”از پیِ‌شان می‌روم و بر ایشان چیره می‌گردم. غنیمت را تقسیم می‌کنم، و از ایشان سیر می‌گردم. شمشیر خویش برمی‌کشم، و دستم هلاکشان خواهد کرد.“ اما تو با دَم خود دمیدی، و دریا ایشان را پوشانید؛ همچون سرب در آبهای زورآور غرق شدند. «کیست چون تو، ای خداوند، در میان خدایان؟ کیست مانند تو، زورآور در قدوسیت، مَهیب در جلال، و به‌عمل‌آورندۀ شگفتیها؟ دست راست خود را دراز کردی؛ و زمین ایشان را فرو بلعید. «قومی را که رهانیدی، در محبت خویش هدایت نمودی؛ ایشان را به نیروی خود، به مسکن مقدس خویش رهنمون شدی. قومها شنیدند و لرزه بر اندامشان افتاد؛ اضطراب بر اهل فلسطین مستولی شد. رهبران اَدوم وحشت کردند؛ و سران موآب لرزیدند؛ اهل کنعان جملگی قالب تهی کردند. ترس و وحشت ایشان را فرو گرفت؛ در اثر قوّت بازوی تو، چون سنگ بی‌حرکت گشتند، تا قوم تو، ای خداوند، عبور کردند؛ تا این قوم که خریدی، عبور کردند. ایشان را داخل ساخته، بر کوه میراث خود غَرْس خواهی نمود، همان جا، ای خداوند، که تو آن را مسکن خود ساخته‌ای، در قُدسی که دستان تو بنیان نهاده است. خداوند پادشاهی خواهد کرد، تا ابد‌الآباد.» اسبها و ارابه‌ها و سوارانِ فرعون چون به میان دریا درآمدند، خداوند آبها را بر ایشان برگردانید، ولی بنی‌اسرائیل در میان دریا بر خشکی راه پیمودند. آنگاه مریمِ نبیّه، خواهر هارون، دف به دست گرفت و همۀ زنان دف در دست و رقص‌کنان از پی او بیرون آمدند. مریم به ایشان چنین سرایید: «خداوند را بسرایید، زیرا شکوهمندانه پیروز شده است؛ اسب و سوارش را به دریا افکند.» سپس موسی اسرائیلی‌ها را از دریای سرخ کوچانید و ایشان به صحرای شور رفتند. آنها سه روز در صحرا سفر کردند بی‌آنکه آب پیدا کنند. آنگاه به مارَه رسیدند، ولی نتوانستند از آب آنجا بنوشند زیرا تلخ بود؛ به همین جهت آن مکان را مارَه نامیدند. پس قوم شِکوِه‌کنان به موسی گفتند: «چه بنوشیم؟» موسی نزد خداوند فریاد برآورد، و خداوند چوبی بدو نشان داد. موسی چوب را به آب انداخت و آب شیرین شد. یهوه در آنجا فریضه و قانونی برای ایشان وضع کرد، و بدین‌گونه آنها را آزمود. فرمود: «اگر به‌دقّت به صدای خداوند خدایتان گوش فرا دهید و آنچه را در نظر او درست است به جا آورید، اگر به فرامین او توجه کنید و تمام فرایض او را به جا آورید، من نیز هیچ‌یک از بیماریهایی را که مصریان را بدان دچار کردم بر شما نازل نخواهم کرد، زیرا من یهوه شفادهندۀ شما هستم.» آنگاه ایشان به ایلیم آمدند که در آنجا دوازده چشمه و هفتاد نخل بود، و آنجا کنار آب اردو زدند.

مطالعه خروج 15