فیلیمون 4:1-25

فیلیمون 4:1-25 NMV

من با یاد آوردنت در دعاهایم، همواره خدای خود را سپاس می‌گویم، زیرا وصف ایمانت به خداوندْ عیسی و محبتت به همۀ مقدسین را می‌شنوم. دعایم این است که مشارکت ایمانت بسی کارگر افتاده، تو را به شناخت هر قابلیت نیکویی رهنمون شود که در جهت نیل به قامت مسیح در ماست. محبت تو مرا سخت شاد و دلگرم کرده است، چه تو به دلهای مقدسین طراوت و تازگی بخشیده‌ای. از این رو، هرچند در مسیح این جسارت را دارم که تو را به انجام آنچه سزاوار است حکم کنم، ترجیح می‌دهم بر پایۀ محبت استدعا کنم. پس من، پولسِ پیر، که اکنون نیز زندانی مسیحْ عیسایم، دربارۀ پسرم اونِسیموس که در بندْ او را پدر شده‌ام، استدعایی از تو دارم. او در گذشته برای تو بی‌فایده بود، امّا اکنون هم تو را و هم مرا مفید است. او را که پارۀ تنِ من است نزد تو باز می‌فرستم. می‌خواستم نزد خود نگاهش بدارم تا در مدتی که به‌خاطر انجیل در بندم، سهم تو را در خدمت به من بر عهده گیرد. امّا نخواستم کاری بدون موافقت تو کرده باشم، تا احسانت از روی میل باشد، نه به اجبار. چه بسا که از همین رو اندک زمانی از تو جدا شد تا برای همیشه نزدت بازگردد، امّا دیگر نه چون غلام، بلکه بالاتر از آن، چون برادری عزیز. او مرا بس عزیز است، امّا تو را به مراتب عزیزتر است، خواه در مقام یک انسان و خواه در مقام برادری در خداوند. پس اگر مرا رفیق خود می‌دانی، او را همان‌گونه بپذیر که مرا می‌پذیری. اگر خطایی به تو کرده، یا چیزی به تو بدهکار است، آن را به حساب من بگذار. من، پولس، به دست خود می‌نویسم که آن را جبران خواهم کرد - البته نیازی نمی‌بینم بگویم که تو جان خود را نیز به من مدیونی. آری ای برادر، آرزو دارم در خداوند نفعی از تو به من برسد؛ پس جان مرا در مسیح تازه ساز. این را می‌نویسم چون از اطاعت تو اطمینان دارم و می‌دانم حتی بیش از آنچه می‌گویم، خواهی کرد. در ضمن، اتاقی نیز برایم مهیا کن، زیرا امید دارم به سبب دعاهایتان به شما بخشیده شوم. اِپافْراس، همزندان من در مسیحْ عیسی، تو را سلام می‌فرستد. همچنین همکارانم، مَرقُس، آریستارخوس، دیماس و لوقا تو را سلام می‌گویند. فیض خداوندْ عیسی مسیح با روح شما باد.