۲قرنتیان 1:3-13
۲قرنتیان 1:3-13 هزارۀ نو (NMV)
آیا بار دیگر شروع به توصیه دربارۀ خود میکنیم؟ یا مانند بعضی، نیاز به ارائۀ توصیهنامه به شما یا گرفتن توصیهنامه از شما داریم؟ شما خودْ توصیهنامۀ مایید، نامهای نگاشته بر دلهای ما که همگان میتوانند آن را بخوانند و بفهمند. شما نشان دادهاید که نامۀ مسیح هستید، ثمرۀ خدمت ما، و نگاشته نه با مرکّب، بلکه با روح خدای زنده، و نه بر لوح سنگی، بلکه بر لوح دلهای گوشتین. ما چنین اطمینانی به واسطۀ مسیح در حضور خدا داریم. نه آنکه خود کفایت داشته باشیم تا چیزی را به حساب خود بگذاریم، بلکه کفایت ما از خداست. او ما را کفایت بخشیده که خدمتگزاران عهد جدید باشیم - عهدی که بر کار روح استوار است، نه بر آنچه نوشتهای بیش نیست. زیرا ’نوشته‘ میکُشد، لیکن روحْ حیات میبخشد. حال، اگر خدمتی که به مرگ میانجامید و بر حروفِ حک شده بر سنگ استوار بود، با جلال به ظهور رسید، به گونهای که بنیاسرائیل نمیتوانستند به سبب جلالِ چهرۀ موسی بر آن چشم بدوزند، هرچند آن جلال رو به زوال بود، چقدر بیشتر، خدمتی که به واسطۀ روح است با جلال خواهد بود. زیرا اگر خدمتی که به محکومیت میانجامید با جلال بود، چقدر بیشتر خدمتی که به پارساشمردگی میانجامد آکنده از جلال است. زیرا آنچه زمانی پرجلال بود، اکنون در قیاس با این جلالِ برتر، دیگر جلوهای ندارد. و اگر آنچه زوال میپذیرفت با جلال همراه بود، چقدر بیشتر آنچه باقی میمانَد با جلال همراه است. پس چون چنین امیدی داریم، با شهامتِ کامل سخن میگوییم؛ نه مانند موسی که نقابی بر چهرۀ خود کشید تا بنیاسرائیل غایت آنچه را که رو به زوال بود، نظاره نکنند.
۲قرنتیان 1:3-13 Persian Old Version (POV-FAS)
آیا باز به سفارش خود شروع میکنیم؟ وآیا مثل بعضی احتیاج به سفارش نامه جات به شما یا از شما داشته باشیم؟ شما رساله ماهستید، نوشته شده در دلهای ما، معروف وخوانده شده جمیع آدمیان. چونکه ظاهرشدهاید که رساله مسیح میباشید، خدمت کرده شده از ما و نوشته شده نه به مرکب بلکه به روح خدای حی، نه بر الواح سنگ، بلکه بر الواح گوشتی دل. اما بوسیله مسیح چنین اعتماد به خدا داریم. نه آنکه کافی باشیم که چیزی را به خود تفکر کنیم که گویا از ما باشد، بلکه کفایت مااز خداست. که او ما را هم کفایت داد تا عهدجدید را خادم شویم، نه حرف را بلکه روح رازیرا که حرف میکشد لیکن روح زنده میکند. اما اگر خدمت موت که در حرف بود و برسنگها تراشیده شده با جلال میبود، بحدی که بنیاسرائیل نمی توانستند صورت موسی را نظاره کنند بهسبب جلال چهره او که فانی بود، چگونه خدمت روح بیشتر با جلال نخواهد بود؟ زیراهرگاه خدمت قصاص با جلال باشد، چند مرتبه زیادتر خدمت عدالت در جلال خواهد افزود. زیرا که آنچه جلال داده شده بود نیز بدین نسبت جلالی نداشت بهسبب این جلال فایق. زیرا اگر آن فانی با جلال بودی، هرآینه این باقی از طریق اولی در جلال خواهد بود. پس چون چنین امید داریم، با کمال دلیری سخن میگوییم. و نه مانند موسی که نقابی برچهره خود کشید تا بنیاسرائیل، تمام شدن این فانی را نظر نکنند،
۲قرنتیان 1:3-13 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
آیا باز شروع به خودستایی کردهایم؟ آیا ما نیز مانند معلمان دروغین احتیاج به ارائۀ توصیهنامهها به شما یا گرفتن توصیهنامهها از شما داریم؟ تنها توصیهنامهای که به آن نیاز داریم، خود شما هستید! زندگی شما نامهای است که بر دل ما نوشته شده و هر کسی میتواند آن را بخواند و تشخیص دهد که چه خدمت نیکویی در میان شما انجام دادهایم. همه میتوانند ببینند که شما نامهٔ مسیح هستید، نامهای که ما نوشتهایم، نه با قلم و جوهر، بلکه بهوسیلۀ روح خدای زنده؛ و نه روی لوحهای سنگی، بلکه بر دلهای انسانها. اما اگر جرأت میکنیم که چنین ادعاهایی دربارهٔ خودمان بکنیم، علّتش این است که بهوسیلۀ مسیح به خدا اعتماد کامل داریم. در غیر این صورت قادر نخواهیم بود با تکیه به نیروی خود، کار ارزشمندی برای خدا انجام دهیم، چون قابلیتها و موفقیتهای ما از خداست. اوست که ما را صلاحیت بخشیده تا خدمتگزاران عهد و پیمان نوین او باشیم. این عهد مبتنی بر احکام و مقرراتی نوشتهشده نیست، بلکه عهدی است مبتنی بر کار روحالقدس. آن عهد و پیمان کهن نوشتهای بیش نیست و به مرگ منتهی میگردد؛ اما در این عهد و پیمان جدید، روحالقدس حیات میبخشد. با این حال، آن روش و پیمان قدیم که منجر به مرگ و مجازات ابدی میشد، با چنان شکوه و جلالی شروع شد که بنیاسرائیل تاب و توان نداشتند به صورت نورانی موسی نگاه کنند؛ زیرا وقتی موسی احکام الهی را که بر روی لوحهای سنگی حک شده بود، از حضور خدا برای مردم آورد، صورت او در اثر جلال خدا میدرخشید. اما این درخشش به تدریج محو میشد. پس اکنون که روح خدا به انسان زندگی حقیقی میبخشد، آیا نباید انتظار جلال بیشتری را داشته باشیم؟ اگر روشی که باعث محکومیت و هلاکت میشد، با چنان جلال و شکوهی همراه بود، پس چقدر بیشتر طریقی که سبب نجات انسان میگردد، باید جلال و شکوه بیشتری داشته باشد! در واقع آن جلال دوران گذشته که در صورت موسی میدرخشید، قابل مقایسه با جلال برتر این پیمان جدید، نمیباشد. پس اگر آن روش قدیم که موقتی بود و به تدریج محو و نابود میشد، پر از جلال و شکوه آسمانی بود، چقدر بیشتر این راه جدید خدا برای نجات ما، که همیشگی و جاودانی است، باشکوه میباشد. پس چون این طریق جدید چنین امید و اطمینانی به ما میبخشد، از شهامت تمام برخوردار هستیم. و نه همچون موسی، که نقابی به صورت خود زد تا قوم اسرائیل محو شدن جلال را از صورتش نبینند.
۲قرنتیان 1:3-13 مژده برای عصر جدید (TPV)
شاید بگویید كه ما به خودستایی پرداختهایم! آیا ما مثل دیگران از طرف شما و یا برای شما به سفارشنامه محتاجیم؟ بهترین سفارشنامهٔ ما شما هستید، كه در دلهای ما نوشته شده تا تمام مردم آن را بخوانند و بفهمند. شما نامهٔ سرگشادهای هستید كه مسیح آن را نوشته و توسط ما به دیگران رسانیده است. این نامه با مركب و بر روی تخته سنگ نوشته نشده است بلكه نامهای است كه روح خدای زنده بر قلبهای انسانی نوشته است. ما فقط به علّت اطمینانی كه به خدا داریم، به وسیلهٔ مسیح چنین ادّعایی میکنیم. در خود لیاقتی نمیبینیم كه بگوییم ما صلاحیّت انجام چنین كاری را داشتهایم. خیر! بلكه لیاقت ما از جانب خداست. او ما را لایق گردانید كه خدمتگزار پیمان جدید باشیم و این پیمان یک سند كتبی نیست، بلكه از روح خداست، زیرا شریعت نوشته شده، انسان را به مرگ میکشاند امّا روح خدا حیات میبخشد. اگر دوران شریعت كه بر سنگ حک شده بود و به مرگ میانجامید، با چنان شكوهی شروع شد كه قوم اسرائیل به علّت نوری كه در صورت موسی میدرخشید نتوانستند به چهرهٔ او نگاه كنند، هرچند كه آن نور به تدریج ناپدید میشد، پس دورهٔ ظهور روحالقدس چقدر با شكوهتر خواهد بود. و اگر دورانی كه شریعت مردم را محكوم میساخت، با چنان شكوهی همراه بود، پس دورهای كه مردم تبرئه میشوند باید چقدر شكوه و جلال بیشتری داشته باشد! در واقع میتوان گفت كه دوران پرشكوه اول، تمام جلوه و جلال خود را در برابر شكوه و جلال بیشتر دوران دوم از دست داده است. و اگر آنچه كه به تدریج ناپدید میگشت دارای چنین شكوه و جلالی بود، پس آنچه دایمی است، باید دارای چه شكوه بیشتری باشد؟! چون چنین امیدی داریم با شهامت سخن میگوییم. ما مثل موسی نیستیم كه نقابی بر صورت خویش گذاشت تا قوم اسرائیل پایان آن شكوه زودگذر را نبینند.