تثنیه 1:1-19
تثنیه 1:1-19 هزارۀ نو (NMV)
این است سخنانی که موسی در آن سوی اردن در بیابان، یعنی در عَرَبه، مقابل سوف، بین فاران و توفِل، لابان، حَضیروت و دیذَهَب، به تمامی اسرائیل گفت. از حوریب تا قادِشبَرنِع از راه کوه سِعیر، سفر یازده روزه است. در نخستین روز ماه یازدهم، در سال چهلم، موسی با بنیاسرائیل مطابق هرآنچه خداوند به او دربارۀ ایشان فرمان داده بود، سخن گفت، پس از آنکه سیحون پادشاه اَموریان را که در حِشبون ساکن بود، و عوج پادشاه باشان را که در عَشتاروت در اِدرِعی سکونت داشت، شکست داده بود. در آن سوی اردن در سرزمین موآب، موسی به شرح این شریعت پرداخته، گفت: «یهوه خدای ما، ما را در حوریب خطاب کرده، گفت: ”توقف شما در این کوه کافی است. پس برخاسته، کوچ کنید و به نواحی مرتفع اَموریان و تمامی حوالی آن در عَرَبه، در نواحی مرتفع، در دشت، در نِگِب و کنارۀ دریا، یعنی سرزمین کنعانیان، و لبنان تا رودخانۀ بزرگ که فُرات باشد، بروید. بنگرید که این سرزمین را پیش روی شما نهادهام. پس داخل شده، سرزمینی را که خداوند برای پدرانتان، ابراهیم و اسحاق و یعقوب، قسم خورد که آن را به ایشان و بعد از آنها به نسل ایشان ببخشد، تصرف کنید.“ «در آن هنگام به شما متکلم شده، گفتم: ”من به تنهایی نمیتوانم متحمل شما باشم. یهوه خدایتان شما را کثیر گردانیده است، و اینک امروز چون ستارگان آسمان بیشمارید. یهوه خدای پدرانتان شما را هزار برابر بیفزاید و مطابق آنچه به شما وعده داده است، برکت دهد. اما من چگونه به تنهایی متحمل محنت و بار و نزاعهای شما شوم؟ پس برای قبایل خود مردانی حکیم و فهمیده و سرشناس برگزینید تا آنها را به ریاست بر شما برگمارم.“ و شما در پاسخ من گفتید: ”آنچه گفتی نیکوست که انجام دهیم.“ پس من سران قبایل شما را که مردانی حکیم و سرشناس بودند برگرفتم، و آنان را به ریاست شما نصب کردم، تا سردارانِ هزارهها و سردارانِ صدها و سردارانِ پنجاهها و سردارانِ دهها، و صاحبمنصبان در قبیلههای شما باشند. در آن هنگام داورانِ شما را امر کرده، گفتم: ”دعاوی برادرانتان را بشنوید، و در میان هر کس و برادرش یا غریبی که نزد وی است، به انصاف داوری کنید. در داوری ظاهربینی مکنید. به کوچک مانند بزرگ، گوش فرا دهید. از انسان مهراسید، زیرا داوری از آنِ خداست. هر دعوایی که برای شما دشوار باشد، نزد من آورید تا آن را بشنوم.“ در آن هنگام هر چه میبایست انجام دهید، به شما فرمان دادم. «پس از حوریب عزیمت کرده، از سراسر آن بیابان بزرگ و ترسناک که شما دیدید گذشته، به راه نواحی مرتفع اَموریان رفتیم، چنانکه یهوه خدایمان به ما امر فرمود، و به قادِشبَرنِع رسیدیم.
تثنیه 1:1-19 Persian Old Version (POV-FAS)
اردن، در بیابان عربه مقابل سوف، در میان فاران و توفل و لابان و حضیروت و دی ذهب باتمامی اسرائیل گفت. از حوریب به راه جبل سعیر تا قادش برنیع، سفر یازده روزه است. پس در روز اول ماه یازدهم سال چهلم، موسی بنیاسرائیل را برحسب هرآنچه خداوند او رابرای ایشان امر فرموده بود تکلم نمود، بعد ازآنکه سیحون ملک اموریان را که در حشبون ساکن بود و عوج ملک باشان را که در عشتاروت درادرعی ساکن بود، کشته بود. به آن طرف اردن درزمین موآب، موسی به بیان کردن این شریعت شروع کرده، گفت: دستور ترک حوریب یهوه خدای ما، ما را در حوریب خطاب کرده، گفت: «توقف شما در این کوه بس شده است. پس توجه نموده، کوچ کنید و به کوهستان اموریان، و جمیع حوالی آن از عربه و کوهستان وهامون و جنوب و کناره دریا، یعنی زمین کنعانیان و لبنان تا نهر بزرگ که نهر فرات باشد، داخل شوید. اینک زمین را پیش روی شما گذاشتم. پس داخل شده، زمینی را که خداوند برای پدران شما، ابراهیم و اسحاق و یعقوب، قسم خورد که به ایشان و بعد از آنها به ذریت ایشان بدهد، به تصرف آورید.» و در آن وقت به شما متکلم شده، گفتم: «من به تنهایی نمی توانم متحمل شما باشم. یهوه خدای شما، شما را افزوده است و اینک شماامروز مثل ستارگان آسمان کثیر هستید. یهوه خدای پدران شما، شما را هزار چندانکه هستیدبیفزاید و شما را برحسب آنچه به شما گفته است، برکت دهد. لیکن من چگونه به تنهایی متحمل محنت و بار و منازعت شما بشوم. پس مردان حکیم و عاقل و معروف از اسباط خود بیاورید، تاایشان را بر شما روسا سازم.» و شما در جواب من گفتید: «سخنی که گفتی نیکو است که بکنیم.» پس روسای اسباط شما را که مردان حکیم ومعروف بودند گرفته، ایشان را بر شما روساساختم، تا سروران هزارهها و سروران صدها وسروران پنجاهها و سروران دهها و ناظران اسباطشما باشند. و در آنوقت داوران شما را امرکرده، گفتم: دعوای برادران خود را بشنوید، و درمیان هرکس و برادرش و غریبی که نزد وی باشدبه انصاف داوری نمایید. و در داوری طرف داری مکنید، کوچک را مثل بزرگ بشنویدو از روی انسان مترسید، زیرا که داوری از آن خداست، و هر دعوایی که برای شما مشکل است، نزد من بیاورید تا آن را بشنوم. و آن وقت همهچیزهایی را که باید بکنید، برای شما امر فرمودم. پس از حوریب کوچ کرده، از تمامی این بیابان بزرگ و ترسناک که شما دیدید به راه کوهستان اموریان رفتیم، چنانکه یهوه خدای ما به ما امر فرمود و به قادش برنیع رسیدیم.
تثنیه 1:1-21 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
در این کتاب، سخنرانی موسی خطاب به قوم اسرائیل، زمانی که آنها در بیابانِ شرق رود اردن بودند، ثبت شده است. آنها در عربه که مقابل سوف، و بین فاران در یک طرف و توفل، لابان، حضیروت و دی ذهب در طرف دیگر قرار داشت، اردو زدند. فاصلهٔ کوه حوریب تا قادش برنیع از طریق کوه سعیر یازده روز است. این سخنرانی در روز اول ماه یازدهم سال چهلم بعد از خروج بنیاسرائیل از مصر ایراد شد. در آن زمان، سیحون، پادشاه اموریها که در حشبون حکومت میکرد شکست خورده بود و عوج، پادشاه سرزمین باشان که در عشتاروت حکومت میکرد، در اَدَرعی مغلوب شده بود. موسی در این سخنرانی به شرح قوانین و دستورهای خداوند میپردازد: وقتی ما در کوه حوریب بودیم یهوه خدایمان به ما فرمود: «به اندازه کافی در اینجا ماندهاید. اکنون بروید و سرزمین کوهستانی اموریها، نواحی درهٔ اردن، دشتها و کوهستانها، صحرای نِگِب و تمامی سرزمین کنعان و لبنان یعنی همهٔ نواحی سواحل مدیترانه تا رود فرات را اشغال نمایید. تمامی آن را به شما میدهم. داخل شده، آن را تصرف کنید، چون این سرزمینی است که قسم خوردهام آن را به نیاکان شما ابراهیم و اسحاق و یعقوب و تمامی نسلهای آیندهٔ ایشان بدهم.» در آن روزها به مردم گفتم: «شما برای من بار سنگینی هستید و من نمیتوانم به تنهایی این بار را به دوش بکشم، چون یهوه خدایتان شما را مثل ستارگان زیاد کرده است. خداوند، خدای نیاکانتان، شما را هزار برابر افزایش دهد و طبق وعدهاش شما را برکت دهد. ولی من چگونه میتوانم به تنهایی تمامی دعواها و گرفتاریهایتان را حل و فصل نمایم؟ بنابراین از هر قبیله چند مرد دانا و باتجربه و فهمیده انتخاب کنید و من آنها را به رهبری شما منصوب خواهم کرد.» ایشان با این امر موافقت کردند و من افرادی را که آنها از هر قبیله انتخاب کرده بودند برایشان گماردم تا مسئولیت گروههای هزار، صد، پنجاه و ده نفری را به عهده گرفته، به حل دعواهای آنان بپردازند. به آنها دستور دادم که در همه حال، عدالت را کاملاً رعایت کنند، حتی نسبت به غریبهها. به آنها گوشزد کردم: «هنگام داوری از کسی جانبداری نکنید، بلکه نسبت به بزرگ و کوچک یکسان قضاوت نمایید. از مردم نترسید، چون شما از طرف خدا داوری میکنید. هر مسئلهای که حل آن برایتان مشکل است نزد من بیاورید تا من به آن رسیدگی کنم.» در همان وقت دستورهای دیگری را هم که قوم میبایست انجام دهند، به ایشان دادم. آنگاه طبق دستور خداوند، خدایمان کوه حوریب را ترک گفته، از بیابان بزرگ و ترسناک گذشتیم و سرانجام به میان کوهستانهای اموریها رسیدیم. بعد به قادش برنیع رسیدیم و من به قوم گفتم: «خداوند، خدایمان این سرزمین را به ما داده است. بروید و همچنانکه به ما امر فرموده آن را تصرف کنید. نترسید و هراس به دلتان راه ندهید.»
تثنیه 1:1-19 مژده برای عصر جدید (TPV)
این سخنانی است که موسی به قوم اسرائیل، هنگامیکه آنها در شرق رود اردن (واقع در صحرای موآب) بودند، گفت. شهرهای این ناحیه عبارت بودند از: سوف، فاران، توفل، لابان، حضیروت و دیذهب. از کوه سینا تا قادش برنیع از راه اَدوم سفری یازده روزه است. در روز اول ماه یازدهم سال چهلم، موسی هرآنچه را که خداوند فرمان داده بود، به بنیاسرائیل گفت. بعد از آن که او سیحون، پادشاه اموریان را که در حشبون حکومت میکرد و عوج، پادشاه باشان را که در عشتاروت و ادرعی حکومت میکرد، شکست داد. در آن سوی رود اردن در سرزمین موآب، موسی به شرح قوانین خداوند پرداخت. او گفت: «وقتی ما در کوه سینا بودیم، خداوند خدای ما به ما چنین فرمود: 'شما به قدر کافی در این کوهستان توقّف کردهاید. اردو را جمع کرده، حرکت نمایید و به سرزمین کوهستانی اموریان و نواحی آن یعنی دشت اردن، کوهستانها، دشتها، حوالی سمت جنوب، سواحل مدیترانه، سرزمین کنعان، لبنان و تا رود فرات بروید و همه را تصرّف کنید. من این سرزمین را در برابر شما نهادهام، وارد شوید و آن را تصرّف کنید. چون این سرزمینی است که من، خداوند، به نیاکان شما ابراهیم و اسحاق و یعقوب و تمامی نسلهای آیندهٔ ایشان وعده داده بودم.' «در آن روزها به شما گفتم: من به تنهایی نمیتوانم مسئولیّت شما را تحمّل کنم. خداوند تعداد شما را مثل ستارگان آسمان بیشمار ساخته است. خداوند خدای نیاکانتان، تعداد شما را هزار برابر افزایش دهد و طبق وعدهاش شما را برکت دهد. امّا چطور میتوانم به تنهایی به تمام دعواها و منازعات شما رسیدگی کنم؟ بنابراین از هر طایفه، چند مرد دانا، فهمیده و باتجربه را انتخاب کنید و من آنها را به رهبری شما تعیین مینمایم. شما با پیشنهاد من موافقت کردید. آن وقت من آن اشخاص دانا و باتجربهٔ هر طایفه را که شما انتخاب کردید، مأمور ساختم تا به عنوان رهبر گروههای هزار، صد، پنجاه و ده نفری انجام وظیفه کنند. «در آن موقع به رهبران امر کردم که در عین حال در امور قضایی هم به شما کمک کنند و دعواها و امور حقوقی مردم را چه از قوم خودشان باشند چه از بیگانه، از روی عدالت و بدون تبعیض داوری کنند. شما باید در قضاوت بیطرف باشید، به ضعیف و قوی یکسان گوش کنید و از کسی نترسید؛ زیرا داوری از طرف خداوند است. اگر حل مسئلهای برای شما مشکل باشد آن را نزد من بیاورید و من به آن رسیدگی میکنم. «در همان وقت برای همهٔ کارهایی که باید انجام دهید، دستوراتی صادر کردم. «طبق امر خداوند خدای خود، از کوه سینا حرکت کردیم و از بیابان وسیع و وحشتناک عبور نموده به کوهستان اموریان رفتیم. وقتی به قادش برنیع رسیدیم