خروج 8:12-33
خروج 8:12-33 Persian Old Version (POV-FAS)
وگوشتش را در آن شب بخورند. به آتش بریان کرده، با نان فطیر و سبزیهای تلخ آن را بخورند. و از آن هیچ خام نخورید، و نه پخته با آب، بلکه به آتش بریان شده، کلهاش و پاچه هایش واندرونش را. و چیزی از آن تا صبح نگاه مدارید، و آنچه تا صبح مانده باشد به آتش بسوزانید. و آن را بدین طور بخورید: کمر شمابسته، و نعلین بر پایهای شما، و عصا در دست شما، و آن را به تعجیل بخورید، چونکه فصح خداوند است. «و در آن شب از زمین مصر عبور خواهم کرد، و همه نخست زادگان زمین مصر را از انسان وبهایم خواهم زد، و بر تمامی خدایان مصر داوری خواهم کرد. من یهوه هستم. و آن خون، علامتی برای شما خواهد بود، بر خانه هایی که درآنها میباشید، و چون خون را ببینم، از شماخواهم گذشت و هنگامی که زمین مصر را میزنم، آن بلا برای هلاک شما بر شما نخواهد آمد. وآن روز، شما را برای یادگاری خواهد بود، و درآن، عیدی برای خداوند نگاه دارید، و آن را به قانون ابدی، نسلا بعد نسل عید نگاه دارید. هفت روز نان فطیر خورید، در روز اول خمیرمایه را از خانه های خود بیرون کنید، زیرا هرکه از روز نخستین تا روز هفتمین چیزی خمیرشده بخورد، آن شخص از اسرائیل منقطع گردد. و در روز اول، محفل مقدس، و در روز هفتم، محفل مقدس برای شما خواهد بود. در آنها هیچ کار کرده نشود جز آنچه هر کس باید بخورد؛ آن فقط در میان شما کرده شود. پس عید فطیر رانگاه دارید، زیرا که در همان روز لشکرهای شمارا از زمین مصر بیرون آوردم. بنابراین، اینروز رادر نسلهای خود به فریضه ابدی نگاه دارید. درماه اول در روز چهاردهم ماه، در شام، نان فطیربخورید، تا شام بیست و یکم ماه. هفت روزخمیرمایه در خانه های شما یافت نشود، زیرا هرکه چیزی خمیر شده بخورد، آن شخص ازجماعت اسرائیل منقطع گردد، خواه غریب باشدخواه بومی آن زمین. هیچچیز خمیر شده مخورید، در همه مساکن خود فطیر بخورید.» پس موسی جمیع مشایخ اسرائیل راخوانده، بدیشان گفت: «بروید و برهای برای خودموافق خاندانهای خویش بگیرید، و فصح را ذبح نمایید. و دستهای از زوفا گرفته، در خونی که در طشت است فروبرید، و بر سر در و دو قایمه آن، از خونی که در طشت است بزنید، و کسی ازشما از در خانه خود تا صبح بیرون نرود. زیراخداوند عبور خواهد کرد تا مصریان را بزند وچون خون را بر سردر و دو قایمهاش بیند، هماناخداوند از در گذرد و نگذارد که هلاک کننده به خانه های شما درآید تا شما را بزند. و این امررا برای خود و پسران خود به فریضه ابدی نگاه دارید. و هنگامی که داخل زمینی شدید که خداوند حسب قول خود، آن را به شما خواهدداد. آنگاه این عبادت را مرعی دارید. و چون پسران شما به شما گویند که این عبادت شماچیست، گویید این قربانی فصح خداوند است، که از خانه های بنیاسرائیل در مصر عبور کرد، وقتی که مصریان را زد و خانه های ما را خلاصی داد.» پس قوم به روی درافتاده، سجده کردند. پس بنیاسرائیل رفته، آن را کردند، چنانکه خداوند به موسی و هارون امر فرموده بودهمچنان کردند. و واقع شد که در نصف شب، خداوند همه نخست زادگان زمین مصر را، ازنخست زاده فرعون که بر تخت نشسته بود تانخست زاده اسیری که در زندان بود، و همه نخست زاده های بهایم را زد. و در آن شب فرعون و همه بندگانش وجمیع مصریان برخاستند و نعره عظیمی در مصربرپا شد، زیرا خانهای نبود که در آن میتی نباشد. و موسی و هارون را در شب طلبیده، گفت: «برخیزید! و از میان قوم من بیرون شوید، هم شماو جمیع بنیاسرائیل! و رفته، خداوند را عبادت نمایید، چنانکه گفتید. گلهها و رمه های خود رانیز چنانکه گفتید، برداشته، بروید و مرا نیز برکت دهید.» و مصریان نیز بر قوم الحاح نمودند تاایشان را بزودی از زمین روانه کنند، زیرا گفتند ماهمه مردهایم.
خروج 8:12-33 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
در همان شب، گوشت را بریان کنند و با نان فطیر (نان بدون خمیرمایه) و سبزیهای تلخ بخورند. گوشت را نباید خام یا آبپز بخورند، بلکه همه را بریان کنند حتی کله و پاچه و دل و جگر آن را. تمام گوشت باید تا صبح خورده شود، و اگر چیزی از آن باقی ماند آن را بسوزانند. «قبل از خوردن بره، کفش به پا کنید، چوبدستی به دست گیرید و خود را برای سفر آماده کنید، و بره را با عجله بخورید. این آیین، پِسَح خداوند خوانده خواهد شد. چون من که خداوند هستم، امشب از سرزمین مصر گذر خواهم کرد و تمام پسران نخستزادۀ مصریها و همهٔ نخستزادههای حیوانات ایشان را هلاک خواهم نمود و خدایان آنها را مجازات خواهم کرد. خونی که شما روی تیرهای در خانههای خود میپاشید، نشانهای بر خانههایتان خواهد بود. من وقتی خون را ببینم از شما خواهم گذشت و فقط مصریها را هلاک میکنم. «هر سال به یادبود این واقعه برای خداوند جشن بگیرید. این آیین تا ابد برای تمام نسلهای آینده خواهد بود. در این جشن که هفت روز طول میکشد باید فقط نان فطیر بخورید. در روز اول، خمیرمایه را از خانهٔ خود بیرون ببرید، زیرا اگر کسی در مدت این هفت روز نان خمیرمایهدار بخورد از میان قوم اسرائیل منقطع خواهد شد. در روز اول و هفتم این جشن، باید تمام قوم به طور دسته جمعی خدا را عبادت کنند. در این دو روز بهجز تهیهٔ خوراک کار دیگری نکنید. «این عید که همراه نان فطیر جشن گرفته میشود، به شما یادآوری خواهد کرد که من در چنین روزی شما را از مصر بیرون آوردم. پس برگزاری این جشن بر شما و نسلهای آیندهٔ شما تا به ابد واجب خواهد بود. از غروب روز چهاردهم تا غروب روز بیست و یکم این ماه باید نان بدون خمیرمایه بخورید. در این هفت روز نباید اثری از خمیرمایه در خانههای شما باشد. در این مدت اگر کسی نان خمیرمایهدار بخورد، باید از میان قوم اسرائیل منقطع شود. رعایت این قوانین حتی برای غریبهها نیز که در میان شما ساکن هستند واجب خواهد بود. باز تأکید میکنم که در این هفت روز نان خمیرمایهدار نخورید. فقط نان فطیر بخورید.» آنگاه موسی، مشایخ قوم را نزد خود خواند و به ایشان گفت: «بروید و برههایی برای خانوادههایتان بگیرید و برای عید پِسَح آنها را قربانی کنید. خون بره را در یک تشت بریزید و بعد با گیاه زوفا خون را روی تیرهای دو طرف در و سر در خانههایتان بپاشید. هیچکدام از شما نباید در آن شب از خانه بیرون رود. آن شب خداوند از سرزمین مصر عبور خواهد کرد تا مصریها را بکشد. ولی وقتی خون را روی تیرهای دو طرف در و سر در خانههایتان ببیند از آنجا میگذرد و به ”هلاک کننده“ اجازه نمیدهد که وارد خانههایتان شده، شما را بکشد. برگزاری این مراسم برای شما و فرزندانتان یک فریضۀ ابدی خواهد بود. وقتی به آن سرزمینی که خداوند وعدهٔ آن را به شما داده، وارد شدید، عید پِسَح را جشن بگیرید. هرگاه فرزندانتان مناسبت این جشن را از شما بپرسند، بگویید: عید پِسَح را برای خداوند به مناسبت آن شبی جشن میگیریم که او از مصر عبور کرده، مصریها را کشت، ولی وقتی به خانههای ما اسرائیلیها رسید از آنها گذشت و به ما آسیبی نرساند.» قوم اسرائیل روی بر خاک نهاده، خداوند را سجده نمودند. سپس همانطور که خداوند به موسی و هارون دستور داده بود، عمل کردند. نیمهشب، خداوند تمام پسران نخستزادۀ مصر را کشت، از پسر فرعون که جانشین او بود گرفته تا پسر غلامی که در سیاهچال زندانی بود. او حتی تمام نخستزادههای حیوانات ایشان را نیز از بین برد. در آن شب فرعون و درباریان و تمام اهالی مصر از خواب بیدار شدند و ناله سر دادند، به طوری که صدای ناله و شیون آنها در سراسر مصر پیچید، زیرا خانهای نبود که در آن کسی نمرده باشد. فرعون در همان شب موسی و هارون را فرا خواند و به ایشان گفت: «هر چه زودتر از سرزمین مصر بیرون بروید و بنیاسرائیل را هم با خود ببرید. بروید و همانطور که خواستید خداوند را عبادت کنید. گلهها و رمههای خود را هم ببرید. ولی پیش از اینکه بروید برای من نیز دعا کنید.» اهالی مصر نیز به قوم اسرائیل اصرار میکردند تا هر چه زودتر از مصر بیرون بروند. آنها به بنیاسرائیل میگفتند: «تا همهٔ ما را به کشتن ندادهاید از اینجا بیرون بروید.»
خروج 8:12-33 مژده برای عصر جدید (TPV)
در همان شب، تمام گوشتها را کباب کرده با نان بدون خمیرمایه و سبزیجات تلخ بخورید. این گوشت را نپخته و یا آبپز نخورید بلکه تمام آن را، حتّی کلّه و پاچه و رودههای آن را هم روی آتش کباب کنید. هیچ چیزی از آن را تا صبح نگاه ندارید و اگر چیزی از آن باقی ماند آن را با آتش بسوزانید. موقع خوردن آن کمربند خود را ببندید، نعلین خود را به پا کنید، عصای خود را به دست بگیرید و آن را با عجله بخورید، چون عید فصح خداوند است. «در آن شب من از مصر عبور میکنم و تمام نخستزادههای مصری چه انسان و چه حیوان همه را میکشم. من، خداوند هستم و بر تمام خدایان مصر داوری خواهم کرد. خونی که بر دو طرف چهارچوب و بر سر در خانهٔ شما پاشیده شده است، نشانهای است که شما در آنجا زندگی میکنید و چون آن نشانه را ببینم، از آن عبور میکنم و وقتیکه مصریان را هلاک میکنم، به شما هیچ آسیبی نخواهد رسید. شما باید آن روز را همیشه بهخاطر داشته باشید و آن را به عنوان عید خداوند همیشه جشن بگیرید تا کاری را که من برای شما کردهام، به یاد داشته باشید. این عید در بین شما یک رسم همیشگی باشد و نسل بعد از نسل آن را نگاه دارید.» خداوند فرمود: «مدّت هفت روز نان بدون خمیرمایه بخورید. در همان روز اول، تمام خمیرمایه را از خانهٔ خود دور بریزید. اگر کسی در این هفت روز نان خمیرمایهدار بخورد باید از قوم من جدا شود. روز اول و همچنین در روز هفتم باید برای عبادت گردهم آیید. در این روزها هیچ کاری نباید بکنید. فقط میتوانید غذای هرکس را برایش آماده کنید. شما باید عید فطیر را نگاه دارید زیرا در چنین روزی بود که طایفههای شما را از مصر بیرون آوردم. بنابراین شما در تمام نسلهای خود این عید را جشن بگیرید. از عصر روز چهاردهم ماه اول تا عصر روز بیست و یکم، شما نباید نانی که خمیرمایه دارد بخورید. برای هفت روز نباید خمیرمایه در خانههای شما پیدا شود و اگر کسی در این مدّت چیزی با خمیرمایه بخورد چه غریب و چه اهل آنجا، باید از قوم من جدا شود. هیچ چیزی که خمیرمایه داشته باشد نخورید، بلکه فقط فطیر بخورید.» موسی تمام رهبران قوم اسرائیل را صدا کرد و به آنها گفت: «هر کدام از شما برّه یا بُزغالهای مناسب خانوادهٔ خود انتخاب کنید و آن را برای عید فصح قربانی کنید. یک دسته زوفا بردارید و آن را در خون حیوان که در تشت ریخته شده فرو کنید. سپس آن را به سر در و دو طرف چهارچوب خانههای خود بمالید و هیچیک از شما نباید تا صبح از خانه بیرون بیاید. چون خداوند از مصر عبور میکند تا مصریها را بکشد، وقتی خون را بر سر در و دو طرف چهارچوب خانههای شما ببیند، از آن رد میشود و اجازه نمیدهد که فرشتهٔ مرگ به خانههای شما داخل شود و شما را هلاک کند. شما و فرزندان شما باید این قانون را برای همیشه حفظ کنید. و وقتی به سرزمینی که خداوند به شما وعده داده است وارد شدید، آنگاه این مراسم را بجا آورید. وقتی فرزندان شما بپرسند که معنی این مراسم چیست؟ پاسخ خواهید داد، این قربانی فصح برای تكریم خداوند است. زیرا او از خانههای بنیاسرائیل در مصر رد شد و مصریها را هلاک کرد ولی از ما گذشت.» پس بنیاسرائیل زانو زدند و خداوند را پرستش کردند. سپس رفتند و آنچه را که خداوند توسط موسی و هارون دستور داده بود انجام دادند. در نیمههای شب خداوند تمام نخستزادههای مصری، از نخستزاده فرعون که بر تخت نشسته بود گرفته تا نخستزادهٔ اسیری که در زندان بود و همچنین نخستزادهٔ حیوانات را نیز کشت. در آن شب فرعون و درباریان و همهٔ مصریها بیدار شدند و گریه و زاری و شیون عظیمی در مصر برپا شد، زیرا خانهای نبود که پسر مردهای در آن نباشد. در همان شب فرعون، موسی و هارون را به حضور طلبید و به آنها گفت: «از سرزمین من بیرون بروید. شما و تمامی قوم اسرائیل از كشور من خارج شوید و همانطور که میخواستید خداوند را پرستش کنید. چنانکه گفتید گلّهها و رمههای خود را بردارید و بروید. به جهت بركت من هم دعا کنید.» مصریها، اصرار میکردند که بنیاسرائیل هرچه زودتر سرزمین آنها را ترک کنند. چون میگفتند اگر شما از اینجا نروید همهٔ ما خواهیم مرد.
خروج 8:12-33 هزارۀ نو (NMV)
گوشت را همان شب بر آتش کباب کنند و با نانِ بیخمیرمایه و سبزیجات تلخ بخورند. گوشت را خام یا آبپز نخورید، بلکه آن را با کله، پاچه و درون شکمش روی آتش کباب کنید. چیزی از آن را تا صبح نگاه مدارید و اگر چیزی تا صبح باقی ماند، بر آتش بسوزانید. آن را بدینگونه بخورید: کمربندهای خود را ببندید، کفش به پا کنید و عصا به دست بگیرید. شتابان بخورید که این پِسَخ خداوند است. در همان شب، من از سرزمین مصر عبور خواهم کرد و هر نخستزاده را در سرزمین مصر، اعم از انسان و چارپا، خواهم زد و بر همۀ خدایان مصر داوری خواهم کرد. من خداوند هستم. آن خون نشانهای خواهد بود برای شما بر خانههایی که در آن به سر میبرید: خون را که ببینم از شما خواهم گذشت، و آنگاه که مصر را بزنم، کوچکترین بلایی بر شما نخواهد آمد. «این روز برای شما روز یادبود باشد؛ در آن برای خداوند عیدی نگاه دارید. نسل اندر نسل آن را به عنوان فریضهای ابدی جشن بگیرید. تا هفت روز نانِ بیخمیرمایه بخورید. همان روز اوّل خمیرمایه را از خانههایتان بزدایید، زیرا از روز اوّل تا روز هفتم هر که چیزی با خمیرمایه بخورد، باید از میان اسرائیل منقطع شود. در روز اوّل، محفل مقدّس تشکیل دهید، و نیز در روز هفتم. در آنها به هیچ وجه کار نکنید، مگر برای تهیه غذایی که هر کس باید بخورد؛ این تنها کاری است که میتوانید انجام دهید. عید فطیر را نگاه دارید، زیرا در این روز بود که لشکرهای شما را از سرزمین مصر بیرون آوردم. این روز را به عنوان فریضۀ ابدی، نسل اندر نسل نگاه دارید. در ماه اوّل، از شامگاهِ روز چهاردهم تا شامگاهِ روز بیست و یکم، نانِ بیخمیرمایه بخورید. تا هفت روز نباید در خانههای شما اثری از خمیرمایه باشد. هر که چیزی با خمیرمایه بخورد باید از جماعت اسرائیل منقطع شود، خواه غریب باشد، خواه بومی. هیچ چیز که با خمیرمایه تهیه شده باشد، نخورید. هر جا که زندگی میکنید، نانِ بیخمیرمایه بخورید.» آنگاه موسی همۀ مشایخ اسرائیل را گرد آورد و گفت: «بروید و برههایی برای خود، بر حسب خانوادههای خود بگیرید و پِسَخ را ذبح نمایید. دستهای از گیاهِ زوفا گرفته، در خونی که در تشت است فرو برید و بر سردر و دو تیر عمودی دَرِ خانههای خود بمالید. هیچیک از شما تا صبح از درِ خانۀ خود بیرون نرود. هنگامی که خداوند میگذرد تا مصریان را هلاک کند، خونی را که بر سردر و دو تیر عمودی در است خواهد دید و از دَرِ آن خانه خواهد گذشت، و اجازه نخواهد داد که هلاککننده به خانههایتان درآید و شما را بزند. بر شماست که این آیین را به عنوان فریضهای برای خود و فرزندانتان تا به ابد نگاه دارید. چون وارد سرزمینی شدید که خداوند آن را به شما وعده داده است، این عبادت را به جا آورید. اگر فرزندانتان از شما بپرسند که، ”معنای این عبادت شما چیست؟“ بگویید: ”این قربانی پِسَخ برای خداوند است که در مصر از خانههای بنیاسرائیل حفاظت کرد، آنگاه که مصریان را زد ولی خانههای ما را رهایی بخشید.“» آنگاه قوم خم شده، سَجده کردند. بنیاسرائیل هرآنچه را خداوند به موسی و هارون فرمان داده بود، به تمامی به جا آوردند. نیمهشب، خداوند همۀ نخستزادگان سرزمین مصر را، از نخستزادۀ فرعون که بر تخت مینشست تا نخستزادگان زندانیانی که در سیاهچالها بودند و نیز نخستزادههای همۀ چارپایان را زد. فرعون و همۀ خادمان و تمامی مصریان شبهنگام بیدار شدند و صدای شیونی بلند در سرتاسر مصر برخاست، زیرا خانهای نبود که کسی در آن نمرده باشد. شبانه، فرعون موسی و هارون را فرا خواند و گفت: «برخیزید و از میان قوم من بیرون روید! هم شما و هم جملۀ بنیاسرائیل. بروید و خداوند را همانگونه که گفتید عبادت کنید. گلهها و رمههایتان را هم بردارید و بروید. برای من نیز برکت بطلبید!» مصریان نیز به اصرار از قوم اسرائیل خواستند که سرزمینشان را هر چه زودتر ترک کنند. زیرا میگفتند: «اگر نه، همه خواهیم مرد!»