نِحِمیا 12:5-19
نِحِمیا 12:5-19 هزارۀ نو (NMV)
پاسخ دادند: «باز خواهیم گردانید، و چیزی از ایشان مطالبه نخواهیم کرد؛ موافق سخنان تو به عمل خواهیم آورد.» آنگاه کاهنان را فرا خواندم و ایشان را سوگند دادم تا بر طبق این قول عمل کنند. نیز دامن ردایم را تکانده، گفتم: «باشد که خدا هر کس را که به قولش عمل نکند، از خانه و کسب و کارش چنین بتکاند. باشد که چنین تکانده و خالی شود!» تمامی جماعت آمین گفتند و خداوند را ستایش کردند. و قوم به قول خویش عمل نمودند. افزون بر این، از روزی که به ولایتِ سرزمین یهودا برگماشته شدم، یعنی از سال بیستم تا سال سی و دوّم اردشیر شاه، که دوازده سال میشود، نه من و نه برادرانم از سهمیۀ طعام والیگری، نخوردیم. اما والیان قبلی که پیش از من بودند، بار سنگینی بر دوش مردم مینهادند و علاوه بر چهل مثقال نقره، طعام و شراب نیز از ایشان میستاندند و حتی خادمانشان بر مردم ریاست میکردند. ولی من به سبب ترس از خدا چنین نکردم، بلکه نیروی خود را صرف کار بر این حصار کردم. ما هیچ مزرعهای نخریدیم، و خادمانم نیز جملگی آنجا برای کار گرد آمدند. افزون بر این، یکصد و پنجاه تن از یهودیان و صاحبمنصبان، سوای افرادی که از میان قومهای اطراف نزد ما میآمدند، بر سفرۀ من مینشستند. آنچه هر روز برای من مهیا میشد عبارت بود از یک گاو و شش گوسفند پرواری، و مرغان، و هر ده روز یکبار نیز مقدار زیادی از هر گونه شراب. با وجود این، هرگز سهمیۀ طعام والیگری را مطالبه نکردم، زیرا خدمتی سنگین بر دوش این قوم بود. ای خدای من، به سبب هرآنچه برای این قوم کردهام، مرا به نیکویی یاد کن.
نِحِمیا 12:5-19 Persian Old Version (POV-FAS)
پس جواب دادند که «رد خواهیم کرد و ازایشان مطالبه نخواهیم نمود و چنانکه تو فرمودی به عمل خواهیم آورد.» آنگاه کاهنان را خوانده، به ایشان قسم دادم که بروفق این کلام رفتارنمایند. پس دامن خود را تکانیده گفتم: «خداهر کس را که این کلام را ثابت ننماید، از خانه وکسبش چنین بتکاند و به این قسم تکانیده و خالی بشود.» پس تمامی جماعت گفتند آمین وخداوند را تسبیح خواندند و قوم برحسب این کلام عمل نمودند. و نیز از روزی که به والی بودن زمین یهوه مامور شدم، یعنی از سال بیستم تا سال سی و دوم ارتحشستا پادشاه، که دوازده سال بود من وبرادرانم وظیفه والیگری را نخوردیم. اماوالیان اول که قبل از من بودند بر قوم بار سنگین نهاده، علاوه بر چهل مثقال نقره، نان و شراب نیزاز ایشان میگرفتند و خادمان ایشان بر قوم حکمرانی میکردند. لیکن من بهسبب ترس خداچنین نکردم. و من نیز در ساختن حصارمشغول میبودم و هیچ مزرعه نخریدیم و همه بندگان من در آنجا بهکار جمع بودند. و صد وپنجاه نفر از یهودیان و سروران، سوای آنانی که ازامت های مجاور ما نزد ما میآمدند، بر سفره من خوراک میخوردند. و آنچه برای هر روز مهیامی شد، یک گاو و شش گوسفند پرواری میبود ومرغها نیز برای من حاضر میکردند و هر ده روز مقداری کثیر از هر گونه شراب. اما معهذا وظیفه والیگری را نطلبیدم زیرا که بندگی سخت بر این قوم میبود. ای خدایم موافق هرآنچه به این قوم عمل نمودم مرا به نیکویی یاد آور.
نِحِمیا 12:5-19 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)
سران و بزرگان جواب دادند: «آنچه گفتی انجام خواهیم داد. املاکشان را به ایشان پس خواهیم داد و از ایشان چیزی مطالبه نخواهیم کرد.» آنگاه کاهنان را احضار کردم و از سران و بزرگان خواستم در حضور ایشان قسم بخورند که این کار را خواهند کرد. سپس شال کمر خود را باز کرده، تکان دادم و گفتم: «خدا اینچنین شما را از خانه و داراییتان بتکاند، اگر به قول خود وفا نکنید.» تمام قوم با صدای بلند گفتند: «آمین!» و از خداوند تشکر کردند و سران و بزرگان نیز به قول خود وفا کردند. در ضمن، در طول دوازده سالی که من حاکم یهودا بودم، یعنی از سال بیستم تا سال سی و دوم سلطنت اردشیر پادشاه پارس، نه خودم و نه برادرانم، از غذای مخصوص حاکمان استفاده نکردیم. حاکمان قبلی، علاوه بر خوراک و شرابی که از مردم میگرفتند، روزی چهل مثقال نقره نیز از ایشان مطالبه میکردند و مأموران آنها نیز بر مردم ظلم میکردند، ولی من هرگز چنین کاری نکردم، زیرا از خدا میترسیدم. من در کار ساختن حصار شهر مشغول بودم و مزرعهای برای خود نخریدم. از مأمورانم خواستم که وقت خود را صرف تعمیر حصار شهر کنند. از این گذشته، علاوه بر مهمانانی که از قومهای دیگر داشتم، هر روز صد و پنجاه نفر از مردم یهود و بزرگانشان سر سفرهٔ من خوراک میخوردند. هر روز یک گاو، شش گوسفند پرواری و تعداد زیادی مرغ برای خوراک، و هر ده روز یکبار، مقدار زیادی از انواع گوناگون شرابها تدارک میدیدم. با وجود این، هرگز از مردم نخواستم سهمیهٔ مخصوص را که به حاکمان تعلق داشت به من بدهند، زیرا بار این مردم به قدر کافی سنگین بود. ای خدای من، مرا به یاد آور و به سبب آنچه برای این قوم کردهام مرا برکت ده.
نِحِمیا 12:5-19 مژده برای عصر جدید (TPV)
رهبران پاسخ دادند: «ما آنچه را تو گفتی انجام خواهیم داد، اموال را باز میگردانیم و وامها را میبخشیم.» آنگاه کاهنان را فراخواندم و رهبران را مجبور کردم که در حضور ایشان سوگند یاد کنند که به وعدهٔ خود وفا نمایند. آنگاه شالی را که به کمر بسته بودم باز کردم و آن را تکان دادم و گفتم: «خدا هر کسی را که به وعدهٔ خود عمل نکند چنین خواهد تکانید، خانهها و تمام دارایی او را خواهد گرفت و چیزی برای او باقی نخواهد گذاشت.» همهٔ کسانیکه آنجا بودند آمین گفتند و خداوند را ستایش کردند و رهبران پیمان خود را نگاه داشتند. در مدّت دوازده سالی که من فرماندار یهودا بودم، یعنی از سال بیستم تا سال سی و دوم سلطنت اردشیر شاهنشاه پارس، نه من و نه خویشاوندانم از سهم غذایی که به عنوان فرماندار حق خوردن آن را داشتیم، نخوردیم. هر فرمانداری که قبل از من آمده بود، باری بر مردم بود و از ایشان روزانه چهل تکهٔ نقره بهعلاوهٔ غذا و شراب میگرفت. حتّی مأموران آنها به ایشان ستم میکردند. امّا من بهخاطر ترس از خدا چنین عمل نکردم. من تمام نیروی خود را صرف ساختن دیوار کردم و هیچ زمینی نخریدم و همهٔ کارکنان من برای ساختن دیوار به من پیوستند. صد و پنجاه نفر از یهودیان و رهبران آنها و همچنین کسانیکه از ملل همسایه میآمدند، بر سر سفرهٔ من غذا میخوردند. هر روز یک گاو نر، شش رأس از بهترین گوسفندان و تعداد زیادی مرغ و ده روز یکبار مقدار فراوانی شراب تازه تهیّه میکردم. با وجود این هرگز از مردم نخواستم که سهمیهٔ مخصوصی را که به فرمانروایان تعلّق داشت به من بدهند، زیرا بار مردم به قدر کافی سنگین بود. ای خدا نزد تو دعا میکنم که تمامی کارهایی را که برای این قوم انجام دادهام، به نیکی برای من به یاد آوری.