هوشع 1:2-15

هوشع 1:2-15 هزارۀ نو (NMV)

برادران خود را بگویید: «ای قوم من،» و خواهرانتان را: «ای رحمت‌یافته.» «بر مادر خود حجت بیاورید؛ آری، حجت بیاورید! چراکه او زن من نیست، و من شوهر او نیستم. بگذار فاحشگی‌اش را از چهرۀ خویش بزداید، و زناکاری‌اش را از میان سینه‌های خود؛ مبادا جامه از تنش به در کنم و او را همچون زادروزش برهنه سازم، و بسان بیابانش گردانم، چونان سرزمین بی‌حاصل، و او را از تشنگی از پا درافکنم. بر فرزندانش رحم نخواهم کرد، زیرا فرزندان فَحشا هستند، چراکه مادرشان فاحشگی کرده، و آن که بدیشان آبستن گردید، بی‌شرمی نموده است؛ چراکه گفت: ”از پی عاشقانم خواهم رفت، که نان و آب و پشم و کتان و روغن و شربت به من می‌دهند.“ پس راه او را با خار‌ها خواهم بست و گرداگردش دیواری خواهم کشید تا طریقهای خود را نیابد. از پی عاشقان خود خواهد شتافت، ولی بدیشان نخواهد رسید؛ آنان را خواهد جُست، اما نخواهد یافت. پس خواهد گفت: ”نزد شوهر نخستین خود باز خواهم گشت زیرا آن زمان مرا خوش‌تر می‌بود.“ او نمی‌دانست من بودم که گندم و شراب و روغن به او می‌دادم، و سیم و زری را که برای بَعَل صرف می‌کرد برایش افزون می‌گردانیدم. پس من گندم خود را در فصلش و شراب خویش را در موسمش از او باز خواهم ستانید، و نیز پشم و کتان خود را که برای پوشاندن برهنگی‌اش بود، از او خواهم گرفت. اکنون قباحت وی را در نظر عاشقانش آشکار خواهم ساخت، و هیچ‌کس او را از دست من رهایی نتواند داد. به تمامی جشنهایش پایان خواهم بخشید، و عیدها و ماه‌های نو و شَبّاتها و همۀ موسم‌هایش را متوقف خواهم ساخت. و تاکها و درختان انجیرش را که می‌گفت: ”این مزدی است که عاشقانم به من داده‌اند“، تباه خواهم ساخت. آنها را به جنگل بدل خواهم کرد، و جانوران وحشی میوه‌هایش را خواهند خورد. او را به سبب روزهایی که برای بَعَلها بخور می‌سوزانید مجازات خواهم کرد، به سبب روزهایی که خود را به گوشواره‌ها و جواهرات خویش می‌آراست، و در پی عاشقان خود می‌رفت و مرا به فراموشی می‌سپرد؛ این است فرمودۀ خداوند. «پس اینک او را مجذوب کرده، به بیابان خواهم آورد و سخنان دلاویز به او خواهم گفت. و در آنجا تاکستانهایش را به وی باز خواهم داد و وادی عَخور را به دروازۀ امید بدل خواهم ساخت. و در آنجا همچون روزهای جوانی‌اش خواهد سرایید، مانند روزهای بیرون آمدنش از سرزمین مصر.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه هوشع 2

هوشع 1:2-15 Persian Old Version (POV-FAS)

به برادران خود عمی بگویید و به خواهران خویش روحامه! محاجه نمایید! با مادرخود محاجه نمایید زیرا که او زن من نیست و من شوهر او نیستم. لهذا زنای خود را از پیش رویش و فاحشگی خویش را از میان پستانهایش رفع بنماید. مبادا رخت او را کنده، وی را برهنه نمایم و او را مثل روز ولادتش گردانیده، مانندبیابان واگذارم و مثل زمین خشک گردانیده، به تشنگی بکشم. و بر پسرانش رحمت نخواهم فرمود چونکه فرزندان زنا میباشند. زیرا مادرایشان زنا نموده و والده ایشان بیشرمی کرده است که گفت: «در عقب عاشقان خود که نان وآب و پشم و کتان و روغن و شربت به من داده اندخواهم رفت.» بنابراین، راه تو را به خارهاخواهم بست و گرد او دیواری بنا خواهم نمود تاراههای خود را نیابد. و هرچند عاشقان خود راتعاقب نماید به ایشان نخواهد رسید و هرچندایشان را بطلبد نخواهد یافت. پس خواهد گفت: «میروم و نزد شوهر نخستین خود برمی گردم زیرا در آنوقت از کنون مرا خوشتر میگذشت.» اما او نمی دانست که من بودم که گندم و شیره و روغن را به او میدادم و نقره و طلایی را که برای بعل صرف میکردند برایش میافزودم. پس من گندم خود را در فصلش و شیره خویش را درموسمش باز خواهم گرفت و پشم و کتان خود راکه میبایست برهنگی او را بپوشاند برخواهم داشت. و الان قباحت او را به نظر عاشقانش منکشف خواهم ساخت و احدی او را از دست من نخواهد رهانید. و تمامی شادی او و عیدهاو هلالها و سبتها و جمیع مواسمش را موقوف خواهم ساخت. و موها و انجیرهایش را که گفته بود اینها اجرت من میباشد که عاشقانم به من دادهاند، ویران خواهم ساخت و آنها را جنگل خواهم گردانید تا حیوانات صحرا آنها را بخورند. و خداوند میگوید که انتقام روزهای بعلیم را از او خواهم کشید که برای آنها بخورمی سوزانید و خویشتن را به گوشوارها وزیورهای خود آرایش داده، از عقب عاشقان خودمی رفت و مرا فراموش کرده بود. بنابراین اینک او را فریفته، به بیابان خواهم آورد و سخنان دلاویز به او خواهم گفت. و تاکستانهایش را از آنجا به وی خواهم داد و وادی عخور را به دروازه امید (مبدل خواهم ساخت ) و در آنجا مانند ایام جوانیاش و مثل روز بیرون آمدنش از زمین مصرخواهد سرایید.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه هوشع 2

هوشع 1:2-15 کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر (PCB)

در آن روز برادران خود را عَمّی یعنی «قوم من» و خواهران خود را روحامه یعنی «محبوبان من» خواهی خواند. مادرت را توبیخ کن، زیرا زن مرد دیگری شده است و من دیگر شوهر او نیستم. از او بخواه تا از فاحشگی دست بردارد و دیگر خودفروشی نکند؛ و گرنه او را مثل روزی که از مادر متولد شد عریان خواهم ساخت و مانند زمینی که دچار خشکسالی شده باشد از تشنگی هلاک خواهم کرد. از فرزندان او چون فرزندان خودم مراقبت نخواهم کرد، زیرا آنها از آن من نیستند بلکه فرزندان مردان دیگری هستند. مادرشان مرتکب زنا شده و با بی‌شرمی گفته است: «دنبال مردانی می‌روم که به من خوراک و پوشاک می‌دهند.» ولی من دیواری از خار و خس به دور او می‌کشم و مانعی بر سر راه او می‌گذارم تا راهش را پیدا نکند. به طوری که وقتی دنبال فاسقانش می‌دود نتواند به آنها برسد. دنبال آنها خواهد گشت، ولی پیدایشان نخواهد کرد. آنگاه خواهد گفت: «بهتر است نزد شوهر خود بازگردم، چون وقتی که با او بودم زندگی‌ام بهتر می‌گذشت.» او نمی‌فهمد که هر چه دارد از من دارد. تمام طلا و نقره‌ای را که او برای پرستش بت خود بعل به کار می‌برد، من به او می‌دادم. ولی اکنون دیگر شراب و غله‌ای را که همیشه سر موعد برای او فراهم می‌کردم به او نخواهم داد و لباسهایی که برای پوشش برهنگی‌اش به او می‌دادم از او پس خواهم گرفت. قباحت او را در نظر فاسقانش آشکار خواهم ساخت و هیچ‌کس نخواهد توانست او را از دست من خلاصی بخشد. به تمام خوشیها و بزمها، عیدها و جشنهایش پایان خواهم داد. تاکستانها و باغهای میوه‌ای را که ادعا می‌کند فاسقانش به او هدیه داده‌اند نابود می‌کنم. آنها را به صورت جنگل درمی‌آورم و میوه‌هایش را نصیب حیوانات صحرا می‌گردانم. به سبب تمام آن روزهایی که برای بت خودش بعل، بخور می‌سوزانید و گوشواره‌هایش را به گوش می‌کرد و با طلا و جواهرات، خود را می‌آراست و مرا ترک نموده، به دنبال فاسقانش می‌رفت، او را مجازات خواهم کرد. این را خداوند می‌فرماید. ولی دوباره دل او را به دست می‌آورم و او را به بیابان خواهم برد و در آنجا با وی سخنانی دلنشین خواهم گفت. در آنجا باغهای انگورش را به او پس خواهم داد، و «درهٔ زحمات» او را به «دروازهٔ امید» مبدل خواهم ساخت. او باز در آنجا مانند روزهای جوانی‌اش و مثل زمان قدیم که او را از اسارت مصر آزاد کردم سرود خواهد خواند.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه هوشع 2

هوشع 1:2-15 مژده برای عصر جدید (TPV)

پس برادرانتان را عمی، یعنی «قوم من» و خواهرانتان را روحامه، یعنی «رحمت شده» خطاب کنید. مادرتان را سرزنش کنید، زیرا او زن من نیست و من دیگر شوهر او نمی‌باشم. به او بگویید که از زناکاری دست بردارد و روسپیگری نکند، وگرنه او را مانند روزی که به دنیا آمد، برهنه می‌کنم و مانند بیابان و زمین خشک و بی‌آب از تشنگی هلاک می‌سازم. بر فرزندانش هم رحم نمی‌کنم، زیرا آنها فرزندان زنا هستند. مادرشان زنا کرده و با بی‌شرمی گفته است: «دنبال عاشقان خود می‌روم که به من نان و آب و روغن زیتون و شراب و لباس پشمی و ابریشمی می‌دهند.» امّا من دیواری از خار و خس به دور او می‌کشم تا نتواند راه خود را پیدا کند. هرقدر که دنبال عاشقان خود بدود، نمی‌تواند به آنها برسد، به جستجویشان می‌رود، امّا آنها را پیدا نمی‌کند. آنگاه می‌گوید: «نزد شوهر اول خود برمی‌گردم، زیرا وقتی همراه او بودم وضع خوبی داشتم.» او نمی‌دانست که من بودم که به او غلّه و شراب و روغن و نقره و طلایی را که برای بت بعل مصرف می‌کرد، می‌دادم. ولی حالا غلّه و شرابی را که در وقت و موسمش برای او تهیّه می‌کردم به او نخواهم داد و پوشاک پشمی و ابریشمی را که برای پوشانیدن برهنگی‌اش به او می‌دادم، پس خواهم گرفت. ننگ او را در نظر عاشقانش آشکار می‌سازم و هیچ‌کسی نمی‌تواند او را از دست من نجات بدهد. به تمام خوشی‌ها، عیدها، جشن‌های ماه نو و روزهای سبت وی خاتمه خواهم داد. تاکستانها و درختان انجیرش را که می‌گفت، اینها مُزد من هستند که عاشقانم به من داده‌اند، خشک می‌سازم. آنها را به جنگلی تبدیل می‌کنم تا میوه‌هایش خوراک حیوانات وحشی گردد. خداوند می‌گوید به‌خاطر اینکه در روزهای عید برای بت بعل بُخور خوشبو دود می‌کرد، خود را با انگشتر و زیور می‌آراست و دنبال عاشقان خود می‌رفت و مرا فراموش می‌کرد، او را مجازات خواهم کرد. پس دوباره او را به بیابان می‌برم و با سخنان محبّت‌آمیز دل او را به دست می‌آورم. در آنجا تاکستانهایش را به او پس می‌دهم، «دشت عخور» یعنی دشت زحمات را برایش به «دروازهٔ امید» تبدیل می‌کنم. در آنجا مانند روزهای جوانی‌اش، هنگامی‌که از سرزمین مصر بیرون آمد، سرود خواهد خواند.

به اشتراک گذاشتن
مطالعه هوشع 2